همشهریآنلاین - بهروز رسایلی
لیگ بیستوسوم فوتبال ایران «غایب» زیاد دارد، اما شاید یکی از سرشناسترین آنها اشکان دژاگه باشد؛ هافبک فوقالعاده دوستداشتنی فوتبال ایران که فصل گذشته را در فولاد خوزستان به پایان برد، اما گویا برای فصل جدید مشتری پیدا نکرده و در خانه مانده است. طی روزهای گذشته شایعاتی در مورد احتمال خداحافظی دژاگه از میادین منتشر شد، اما بهنظر میرسد اشکان هنوز در حال مقاومت است و نمیخواهد به این زودی به دوران فوتبالش پایان دهد. او برای خیلی از مردم فوتبالدوست ایران یک چهره «خواستنی» بود، ولی شاید آنطور که باید حقش را نگرفت و امور دنیا به کامش پیش نرفت.
حیف از آن پنالتی سوخته
در رده ملی، زمزمه حضور اشکان دژاگه در تیم ایران از دوران سرمربیگری افشین قطبی سرزبانها افتاده بود. با این حال با حضور کارلوس کیروش بود که اشکان، با سابقه حضور در تیمهای ملی پایه آلمان پذیرفت برای تیم ایران بازی کند. شاید شما یادتان نیاید اما آن روزها یکی از بزرگترین جنجالهای فوتبال ایران مربوط به خالکوبیهای دژاگه بود و اینکه او چطور قرار است با این وضعیت برای تیم ملی بازی کند! اشکان حتی در مقطعی ناچار به پوشاندن تتوهای خود شد، اما حالا شرایط کاملا فرق کرده و انواع و اقسام تصاویر از خالکوبیهای رنگارنگ بازیکنان لیگی منتشر میشود. بگذریم! اشکان شروعی خیرهکننده در تیم ملی ایران داشت و اسفند۹۰ در مرحله مقدماتی جامجهانی۲۰۱۴ در برابر قطر دبل کرد. آن روز بهنظر میرسید یک فوقستاره پیراهن تیم ملی ایران را پوشیده، اما شاید کمتر کسی تصور میکرد دژاگه تا پایان دوران فوتبالش فقط ۹گل دیگر عمدتا مقابل تیمهای ضعیف به ثمر برساند.
با همه اینها، دژاگه بازیکن مفیدی برای تیم ملی بود. شاید میشد زحمات او به نحو مطلوب بهبار بنشیند و در حافظه جمعی ایرانیان جا بگیرد، اگر داور بازی با آرژانتین خطای پنالتی محرز رخ داده روی او از سوی زابالتا را میدید. فرض کنید ایران میتوانست آرژانتین بزرگ را ببرد و از گروهش بالا برود؛ در این صورت آن پنالتی چه فراز طلایی عجیبی میشد در کارنامه دژاگه. به هرحال اشکان تا پایان جام ملتهای۲۰۱۹ آسیا پیراهن تیم ملی ایران را به تن داشت. آن تورنمنت برای فوتبال ما با تلخی تمام به پایان رسید و بعد هم اشکان دیگر دعوت نشد. آن اوایل به این غیبت واکنشهای تند نشان میداد، اما بعدا موضوع برای خودش و هوادارانش عادی شد.
بازیکن ۸۰۰هزار دلاری
در رده باشگاهی هم اتفاقاتی که «باید» برای اشکان در ایران رخ نداد. حضور توأمان او، حاجصفی و شجاعی در تراکتور لیگ هجدهم، یک بمب خبری واقعی بود. در مورد این انتقال حرف و حدیثهای بسیاری بهوجود آمد و برخی گفتند با هر کدام از این بازیکنان قراردادهای ارزی با قیمت ۸۰۰هزار دلار بسته شده است. شرایط اما برای دژاگه چندان خوب پیش نرفت. او با جان توشاک درگیر شد و طی مدت حضورش در تبریز، تنها فتح یک جام حذفی را تجربه کرد؛ آنچه حتما سقف آرزوهای تراکتور و اشکان در مورد این همکاری نبود. پس از یک دوره حضور ناموفق در الشحانیه قطر، اشکان به فولاد پیوست و در رفت و برگشت بین نیمکت و ترکیب، نمایشی پرنوسان داشت. هر چه هست، او بهصورت فردی، لایق قابهای طلایی بیشتری بود؛ یک کار ماندگار و موفقیت بزرگ در تیم ملی یا یک قهرمانی در لیگ برتر، اما نشد، حیف.
نظر شما